پای مصنوعی فضانورد معلول ممکن است ایستگاه فضایی را سمی کند
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۸۰۹۶۶
کارشناسان نگران هستند که پای مصنوعی «جان مکفال» گازهای سمی را در ایستگاه فضایی بینالمللی منتشر کند و جان خدمه را به خطر بیندازد.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، «جان مکفال»(John McFall) سال گذشته پس از اینکه به عنوان اولین فضانورد معلول جهان معرفی شد، تیتر اخبار را به خود اختصاص داد.
بیشتر بخوانید:
اولین فضانورد معلول جهان شرایط بیوزنی را تجربه کرد
این بازیکن سابق پارالمپیک ۴۲ ساله به دنبال تصادف با موتورسیکلت در تایلند در سال ۲۰۰۰، پای راست خود را از دست داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با وجود این، بازدید مکفال از ایستگاه فضایی بینالمللی با مانعی روبرو شده است و کارشناسان این نگرانی را مطرح کردهاند که پای مصنوعی او میتواند خدمه ایستگاه را مسموم کند. مکفال اکنون در حال سپری کردن آزمایشهایی است که توسط آژانس فضایی اروپا روی پای او انجام میشوند تا اطمینان حاصل شود که گازهای سمی خطرناک را منتشر نمیکند.
مکفال گفت: اینها نکاتی هستند که لزوما به آنها فکر نمیکنید. سوکتی که از فیبر کربن ساخته شده، مانند یک فوم متراکم درون پروتز قرار گرفته است. سوکت فیبر کربن با رزین آغشته شده و فوم با پلیمر ساخته شده است. این مواد تا یک درجه به انتشار گاز ادامه میدهند و در محیطی مانند ایستگاه فضایی بینالمللی که در آن هوا به طور مداوم تصفیه میشود، هر مقدار قابل توجه از گازهایی که از یک ماده منتشر میشوند، در یک دوره زمانی افزایش مییابند زیرا آنها فیلتر نشدهاند.
بررسیهای امکانسنجی به آژانس فضایی اروپا کمک میکنند تا تأثیری را که قطع عضو و استفاده از پروتز بر الزامات زندگی و کار در فضا میگذارد، مورد ارزیابی قرار دهد و راهحلهای امکانپذیر را برای هر مشکلی آزمایش کند.
مکفال در نوامبر ۲۰۲۲ برای پیوستن به آژانس فضایی اروپا انتخاب شد و در حال حاضر مشغول گذراندن دوره آموزش فضانوردان و یک پروژه امکانسنجی است. او در ۱۹ سالگی پای راست خود را در تصادف با موتورسیکلت از دست داد اما به یک ورزشکار حرفهای دوومیدانی تبدیل شد و مدال برنز بازیهای پارالمپیک پکن را در سال ۲۰۰۸ به دست آورد.
مکفال به همراه دو بریتانیایی دیگر برای برنامه آموزش فضانوردان انتخاب شد که «مگان کریستین»(Meganne Christian) ۳۵ ساله، یک دانشمند مواد اهل کنت و «رزماری کوگان»(Rosemary Coogan) ۳۲ ساله، اخترفیزیکدان اهل ایرلند شمالی هستند.
مکفال در آن زمان گفت: وقتی آگهی پذیرش یک فضانورد با ناتوانی جسمی منتشر شد، مشخصات را خواندم و با خود فکر کردم این فرصت بسیار جالبی است. من باور داشتم که گزینه بسیار خوبی برای کمک کردن به آژانس فضایی اروپا در پاسخ دادن به پرسش مطرحشده هستم. پرسش این بود که آیا میتوان یک شخص مبتلا به ناتوانی جسمی را به فضا وارد کرد.
تصمیمگیری در مورد این که آیا مکفال در یک ماموریت به فضا پرواز خواهد کرد یا خیر، احتمالا پس از پایان یافتن آزمایشها در سال ۲۰۲۵ انجام خواهد شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: فضانورد معلول ايستگاه فضايي بين المللي عملیات طوفان الاقصی شرکت های دانش بنیان فلسطين نمایشگاه آبادیران ایستگاه فضایی بین المللی آژانس فضایی اروپا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۸۰۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقدی بر سریال افعی تهران ساخته سامان مقدم/ به جای سرکوب معلول باید علتها واکاوی شوند
با توجه به کم حوصله شدنم سعی میکنم سریالها مخصوصا آثار نمایش خانگی را بعد از پایان هر فصلشان شروع به دیدن کنم و سریال «افعی تهران» ساخته سامان مقدم را بر اساس همین دیدگاه هنوز ندیده بودم تا چند روز گذشته که خبر اعلام جرم علیه عوامل این سریال به دلیل اهانت به جامعه معلمان رسانهای شد و کنجکاو شدم تا آن را قبل از اتمام فصلش ببینم.
قسمت اول که تمام شد احساس کردم حرفی برای گفتن دارد روی فیلمنامه و سوژه داستان با وسواس بیشتری تمرکز کردم و در فیلمنامه و ساختار آن به لحاظ گره داستانی و شخصیتپردازی برخلاف فیلمها و سریالهایی که در سینما و تلویزیون باب شده تفاوت اساسی دیدم. این که فیلمنامه با توجه به پیرنگ اصلی که برایش تعریف شده آنقدر محکم هست که خرده داستانهایی که در طول اثر میبینیم در خدمت آن قرار دارند و هیچ سکتهای در روند کار ایجاد نمیکنند. نکته دیگر، شخصیت پردازی در فیلمنامه این سریال است که کاراکترها را در این مسیر همراه قصه کرده و به قوام و دوام آن کمک شایانی میکند. تا جایی که بیراه نیست اگر بگویم بر خلاف اکثر فیلمها و سریالها که کنشها و گرههای داستانی بر اساس اتفاقهای تحمیلی نویسنده رخ میدهد در «افعی تهران» شخصیت پردازی بگونهای است که اتفاقات بر اساس زیسته کارکترها در خانواده و جامعه و همچنین با نگاهی روانشناسانه و جامعه شناختی پیش میرود. گرههایی که برای خیلی از مخاطبان ملموس است و موجبات همزاد پنداری را در آنان بر میانگیزد و برای برخی که با مشکلات تولید یک اثر نمایشی آشنا نیستند تصویر درستی از روند ساخت در این روزهای پر چالش در عالم سینما و تلویزیون ارائه میدهد. البته که در طول این سریال میبینیم سازندگان خیلی ظریف و اما محتاطانه با این معضلات برخورد میکنند و داستان به گونهای پیش میرود که سیاست سانسور توسط برخی نهادها و از طرفی پافشاری سازنده اثر برای حفظ اصل فیلمنامهاش و ناراحتی او از اختلالی که در قصه و هدفش از به تصویر کشیدن جنایت به وجود میآید منطقی هستند و هر دو طیف بر اساس وظیفه و دغدغهای که دارند درست عمل میکنند که به نظرم این کشمکش بر جذابیت این سریال افزوده است. به تصور من سریال خوش ساخت است و بازیگران به خوبی از عهده نقش خود بر آمدهاند بخصوص پیمان معادی که به دلیل نگارش فیلمنامه «افعی تهران» روی سوژه و کارکتر اشراف کامل دارد و مسلطتر جلوی دوربین ظاهر شده است و در حفظ و تداوم حس شخصیت روشنفکری که از محیط اطرافش پر از خشم است و پریشانی ذهنی دارد به خوبی عمل میکند. در طول سریال تدبیر کارگردان و تدوینگر در فلاشبکهایی که ذهن شخصیت بیانی را به هم میریزد کلیدواژهای است که به انتقال حس در کلیت داستان کمک میکند و اتفاقا همین فلاشبکها هستند که مخاطب را در درک بهتر چرایی رفتارهای بیانی که به مرور در حال تحول است کمک میکنند و توهین او به معلمش در سکانسی که او را از ماشین بیرون میاندازد قابل فهم میشود. چرا که شخصیت او در طول کودکی و نوجوانی در خانواده و همچنین مدرسه شکل گرفته است. او هنوز کتکهایی که خورده و بیمهریهایی که دیده را نتوانسته فراموش کند و با آن کنار نیامده است. او هنوز در قسمت هشتم و سکانس مورد بحث به تحول شخصیتی نرسیده و نمیتواند معنای جمله لذتی که از بخشیدن میتواند بدست میآورد را نسبت به انتقام درک کند. با توجه به تعریفی که از شخصیت بیانی در طول 8 قسمت شده اگر رفتاری غیر از این به تصویر کشیده میشد حتما سکتهای در روند کار و دو گانگی در شخصیت او ایجاد میکرد و باید بدانیم که او فقط از معلمی که کتکش میزده متنفر است نه از جامعه معلمان. کما اینکه در قسمت دهم این سریال شاهد هستیم وقتی بیانی در رستوران نشسته و خانمی بابت سر و صدای ایجاد شده بابت جشن تولدش از او عذرخواهی میکند، بیانی تولد او را تبریک گفته و ادامه میدهد «خوش باشید». این رفتار باعث تعجب همراهش میشود و میپرسد «چون شناختت برات حل شد؟» و بیانی در جواب میگوید « نه، چون شعور معذرت خواهی داشت.» پس او که زخم خورده دوران گذشته و حتی در بعضی موارد زمان حال است از معلمی که تنبیه را از اساس انکار میکند، انتظار عذرخواهی دارد تا آبی ریخته شود بر آتش خشمش. به نظرم این رفتار را مشاوران تربیتی مدارس میتوانند تحلیل کنند که یک دانش آموز چگونه و چرا از خانواده و شاید معلمش دچار خشم شده و پرخاشگر میشود. بخصوص که این درد در ذهن او کهنه شده و مانند دملی چرکین در رفتارش مشاهده میشود. فراموش نکنیم که او هنوز تحت درمان است و در دیالوگی تاکید دارد که از همه دنیا بدش میآید و از خودش کمتر. او حتی از خودش هم بدش میآید پس تصور نگارنده این است به جای آن که به دنبال تقبیح رفتار یک شخص باشیم و معلول را سرکوب کنیم باید علتها واکاوی شود که به نظرم فیلمنامه «افعی تهران» بر اساس وظیفه ذاتی یک اثر نمایشی تلنگری میزند و دقیقا درگیرهمین موضوع و مطرح کردن علت و معلول است و این کارشناسان روانشناس و جامعهشناس هستند که باید در این باره اظهار نظر بهتری ارائه و علتها را موشکافی کنند و در جهت فرهنگسازی رفتار درست در جامعه و خانواده کوشا باشند. *منتقد سینماوتلویزیون ۵۷۵۷ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904427